خواستم بگویم "اکنون آخرین ساعات شب 15 بهمن 1390 است ..." که دچار تردید شدم. آیا "شب 15 بهمن" را درست بکار برده ام؟
در فرهنگ خورشیدی (شمسی) روز از نیمه شب آغاز می شود. چون از بعد از نیمه شب کم کم خورشید در موقعیت تابش به زمین قرار می گیرد. یعنی ساعت که بشود 00:00:01 روز جدید آغاز شده است و تا نیمه شب بعدی ادامه می یابد. اما در فرهنگ ماهی (قمری) روز از غروب آفتاب آغاز می شود. چون با غروب خورشید کم کم زمینه مشاهده ماه فراهم می شود. بطور کلی در فرهنگ خورشیدی روز بر شب مقدم است اما در فرهنگ قمری شب بر روز مقدم است. آشکار است که روز این دو فرهنگ با هم منطبق است. یعنی روز سه شنبه در هر دو تقویم روز سه شنبه است. اما ماجرا درست در شب آغاز می شود. بین شب این دو فرهنگ، بطور متوسط 12 ساعت اختلاف وجود دارد و وقتی قمری ها شب را پشت سر گذاشته اند تازه ساعتها بعد، شمسی ها منتظر فرا رسیدن شب هستند.
پس از آمدن و جاگرفتن فرهنگ عربی در میان مردم ایران، این بخش از فرهنگ آنها نیز عمیقا در فرهنگ ایرانی نفوذ کرده و بخصوص در میان قدیمی ترها و مذهبی ها تقسیم بندی روز و شب بیشتر بر پایه فرهنگ عربی است. اما فرهنگ خورشیدی عملا بسیار منطبق تر با فرهنگ ایرانی است و لذا حضور این فرهنگ نیز کاملا محسوس و ملموس است. یکی از نتایج این دوگانگی فرهنگی این است که قبل از تعیین روز و تاریخ باید دقیقا در کاربرد درست واژه "شب" تامل کنیم تا به اشتباه نیفتیم. ظاهرا لازم است قبل از تعیین تاریخ ابتدا دو طرف در خصوص سیستم روز و شب خود به توافق برسند و بعد تاریخ را مشخص نمایند!
در فرهنگ خورشیدی (شمسی) روز از نیمه شب آغاز می شود. چون از بعد از نیمه شب کم کم خورشید در موقعیت تابش به زمین قرار می گیرد. یعنی ساعت که بشود 00:00:01 روز جدید آغاز شده است و تا نیمه شب بعدی ادامه می یابد. اما در فرهنگ ماهی (قمری) روز از غروب آفتاب آغاز می شود. چون با غروب خورشید کم کم زمینه مشاهده ماه فراهم می شود. بطور کلی در فرهنگ خورشیدی روز بر شب مقدم است اما در فرهنگ قمری شب بر روز مقدم است. آشکار است که روز این دو فرهنگ با هم منطبق است. یعنی روز سه شنبه در هر دو تقویم روز سه شنبه است. اما ماجرا درست در شب آغاز می شود. بین شب این دو فرهنگ، بطور متوسط 12 ساعت اختلاف وجود دارد و وقتی قمری ها شب را پشت سر گذاشته اند تازه ساعتها بعد، شمسی ها منتظر فرا رسیدن شب هستند.
پس از آمدن و جاگرفتن فرهنگ عربی در میان مردم ایران، این بخش از فرهنگ آنها نیز عمیقا در فرهنگ ایرانی نفوذ کرده و بخصوص در میان قدیمی ترها و مذهبی ها تقسیم بندی روز و شب بیشتر بر پایه فرهنگ عربی است. اما فرهنگ خورشیدی عملا بسیار منطبق تر با فرهنگ ایرانی است و لذا حضور این فرهنگ نیز کاملا محسوس و ملموس است. یکی از نتایج این دوگانگی فرهنگی این است که قبل از تعیین روز و تاریخ باید دقیقا در کاربرد درست واژه "شب" تامل کنیم تا به اشتباه نیفتیم. ظاهرا لازم است قبل از تعیین تاریخ ابتدا دو طرف در خصوص سیستم روز و شب خود به توافق برسند و بعد تاریخ را مشخص نمایند!
از نتایج دیگر این تقابل فرهنگی این است که در زبان فارسی بین دو اصطلاح «شب ِجمعه» و «جمعهشب» تفاوت فراوانی وجود دارد؛ یعنی ترکیبی با دو کلمه یکسان به دو شب متفاوت در تقویم اشاره می کند! شب ِجمعه یعنی پنج شنبهشب و جمعه شب یعنی شب شنبه!
از نتایج دیگر این به هم ریختگی فرهنگی، آن است که در مناسبتهای مذهبی مانند وفات بزرگان دینی، که فرهنگ عربی بر آن حاکم است، شب از غروب آفتاب آغاز می شود و مثلا اگر فردای روزی وفات باشد سینماها و اماکن تفریحی باید از اذان مغرب، یعنی درست وسط روز کاری، کرکره ها را پایین بکشند. تلوزیونهای آنور آبی هم که اخیرا تمایل دارند در ایام عزاداری برنامه هایشان را قطع کنند، در مقابل این وضعیت پیچیده روز و شب گیج شده و برای راحت شدن کار یک روز و نیم یا دو روز متوالی را تعطیل می کنند. در نتیجه می شوند کاسه داغتر از آش؛ یعنی درحالی که با غروب آفتاب عزاداری شیعیان به پایان رسیده و تلوزیون اسلامی ایران در حال رقص و پایکوبی است، تا ساعتها بعد از این شبکه ها مارش عزا پخش می شود!
***
گمان می کنم حرفهای بیربط زیاد زدم. اصلا شب با شب و حتی شب با روز چه فرقی می کند؟ رو چراغ باده را بفروز، [که برای میراثخواران تقویم جلالی خیامی مدتها است] شب با روز یکسان است ...
باری، داشتم می گفتم، اکنون آخرین ساعات شب 15 بهمن 1390 است و هوا بس ناجوانمردانه سرد! بیچاره آنها که در این شب سرد، هیچ سرپناهی ندارند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظرات قبل از نمایش به تایید نویسنده وبلاگ می رسد. کامنتهای تبلیغاتی به نمایش گذاشته نمی شود.
اگر در کامنت گذاشتن مشکل دارید از مرورگر فایرفاکس یا کروم استفاده نمایید. با سپاس