حسین جوشن لو
زندگی شهر نشینی مدرن با میزان کم فعالیت
روزانه به ویژه برای طبقه متوسط شهری، و وجود آمارهای فراوان در خصوص چاقی و اضافه
وزن و بیماریهای متعاقب آن، همه و همه آدم را به اصلاح الگوی غذایی اش متوجه می کند.
یکی ازین اصلاح ها که طرفدار زیادی هم دارد حذف یکی از وعده های غذایی است و عموما
این قرعه هم به نام شام می افتد.
معتقدم برای یک عضو طبقه متوسط شهرنشین
حذف یکی از وعده های غذایی حداقل برای کسانی که استعداد اضافه وزن دارند و تحرک کم،
ضروری است. اما بررسی های من نشان می دهد که وعده ای که باید حذف شود ناهار است نه
شام. مدل غذایی روزانه به این ترتیب به این شکل است:
صبحانه مفصل + وسط روز میوه و سبزیجات+ شام
سبک (سر شب)
نکته جالب اینکه این رویه غذایی توسط فرهنگ
ایران باستان پشتیبانی می گردد. بررسی واژه "ناهار" در این زمینه راهگشا
است.
واژه ناهار (که نباید آنرا با نهار اشتباه
گرفت چون نهار لغتی عربی است به معنای روز) در اصل به معنای گشنه و ناشتا می باشد.
دهخدا ذیل واژه نویسد:
ناهار.
(ص ) (از: نا، پیشوند نفی و سلب + آهار) لفظاً یعنی بی خورش . بی آش . (از حاشیه ٔ برهان
قاطع چ معین ). || شخصی که از بامداد باز چیزی نخورده باشد و معنی ترکیبی آن ناهار
است یعنی ناخورده ، چه آهار به معنی خورش باشد. (برهان قاطع). که از دیرگاه چیز نخورده
. (آنندراج ) (از انجمن آرا).که هنوز هیچ نخورده باشد. (صحاح الفرس ). کسی را گویند
که خورش چیزی نخورده باشد چون شخص اندک چیزی بخورد بگویند ناهار او شکسته شد. (جهانگیری
). ریق . ناشتا. (مهذب الاسماء). ناشتا. (اوبهی ) (حاشیه ٔ فرهنگ
اسدی نخجوانی ). آن بود که در آن روز هنوز هیچ نخورده باشد. ناشتا. (فرهنگ اسدی ).
شخصی که از صبح چیزی نخورده باشد. (غیاث اللغات ) (از فرهنگ رشیدی:
اگر چند
سیمرغ ناهار بود --- تن زال پیش اندرش خوار بود.
مثالهای تاریخی دهخدا و سایر فرهنگ نویسان
نشان می دهد این واژه درگذشته به معنای ناهار امروزی به کار نمی رفته است. و این کاربرد،
کاربردی جدید و متاخر است. پس ناهار در گذشته چه نامیده شده است؟ هیچ. اساسا ایرانی
ها یک وعده مفصل و سنگین در نیمروز نداشته اند آن هم مثل امروز که وعده اصلی باشد. در فرهنگ لغات
پهلوی مکنزی هم معادلی برای ناهار پیدا نکردم. واژه "ناهاری" هم به معنای
چیزی که برای ناشتا شکستن و رفع گرسنگی خورند بوده و بیشتر برای صبحانه به کار میرفته
است.. بنابراین حتی اگر هم چیز مشابهی بوده، میان وعده ای بسیار بی اهمیت بوده و نام
و نشانی از خود نداشته.
می گویند طب سنتی ایرانی، دو وعده غذایی صبحانه
مفصل و شام (سر شب) را تایید می کند و وعده غذایی ناهار امری جدید است . مطلعین می
گویند در قرآن و روایتهای اسلامی نیز سخن از صبحانه و شام است و حتی خوردن وعده ای
بین اینها منع شده است.
در زبان انگلیسی برای اشاره به وعده غذایی
نیمروز از lunch استفاده می کنند.
با مراجعه به فرهنگهای لغت و ریشه شناسی 2 نکته جالب توجه به نظر می رسد:
اول اینکه اولین کاربرد این واژه در این معنی
سال 1812 میلادی بوده است.و قبل از آن این واژه به معنای میان وعده های سبک به کار
می رفته است.
دوم اینکه در تعاریفی که از lunch در دیکشنری ها ارائه شده، عموما به سبک light و غیر رسمی بودن آن اشاره شده است.
برعکس در تعاریفی که از dinner ارائه شده عموما به اینکه وعده اصلی و رسمی
غذایی در طول روز است اشاره شده (the main meal of the day) و زمان
خوردن آن از نیمروز تا شب است.
ضمنا در یکی دو قرن اخیر فرهنگ ادغام صبحانه
و نهار در غرب شکل گرفته و واژه ای نیز برای آن ساخته شده است: brunch
. این واژه به معنای صبحانه-ناهار است که در عمل جای ناهار را می گیرد. معادل این واژه را فرهنگستان "چاشت" انتخاب کرده و آنرا اینگونه توصیف کرده است: وعدۀ غذایی شامل اقلامی از صبحانه و ناهار که بین 9 صبح و 30 : 2 بعدازظهر صرف میشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظرات قبل از نمایش به تایید نویسنده وبلاگ می رسد. کامنتهای تبلیغاتی به نمایش گذاشته نمی شود.
اگر در کامنت گذاشتن مشکل دارید از مرورگر فایرفاکس یا کروم استفاده نمایید. با سپاس