ح. جوشنلو
nostalgia (نوستالژی) واژه ایست به معنای "درد دوری از خانه/وطن و میل بازگشت به آن" که تباری یونانی دارد. این واژه در متون کهن به کار نرفته بلکه برساختهی یک پزشک سوئیسی است به نام "جوهانس هوفر" که در سال ۱۶۶۸ میلادی برای نامیدن بیماری بیمارانش از به هم چسباندن دو واژه یونانی ( nostos به معنای بازگشت به خانه + algos به معنای درد ) آنرا ساخته است. این واژه در این معنی یک معادل ساده دیگر در انگلیسی دارد : homesickness.
علاوه بر این معنی (غم دوری از خانه / وطن) این واژه در معنای عامتر نیز از سال ۱۹۲۰ میلادی به کار رفته و برای اشاره به هرگونه احساس غربتزدگی و دلتنگی نسبت به گذشته مورد استفاده قرار گرفته است؛ یک احساس هم تلخ و هم شیرین نسبت به اشیاء و اشخاص در گذشته: A bittersweet longing for things, persons, or situations of the past.
این واژه یک گونهی نوشتاری دیگر هم دارد :nostalgy. بنا بر این "nostalgia" و "nostalgy" هر دو به یک معنی به کار می روند و گمان می کنم دومی شکل جدیدتر واژه باشد.
درفارسی برای ترجمه این واژه می توان از برابرهایی چون "غربتزدگی" و "دلتنگی" بهره برد. برابر اول بیشتر معنای دوری از خانه/وطن و دومی بیشتر معنای عام واژه (احساس دلتنگی نسبت به هر چیز در گذشته) را می رساند.
نکته مهم و قابل اشاره در اینجا این است که در هر دو فرم نوشتاری این واژه به لاتین بعد از L حرف o وجود ندارد و بنابر این نوشتن و تلفظ این واژه به این صورت (نوستالوژی - نوستالوژیا) نادرست است -که البته این اشتباه حتی بین اهل قلم بسیار هم شایع است و آشکار است که این نوع تلفظ به قیاس کلمات مشابه چون بیولوژی و تئولوژی و ... شکل گرفته است.
شاید گفته شود که هر زبانی حق دارد در واژههای دخیلی که از زبانهای بیگانه می آیند هر گونه دخل و تصرفی بکند تا با دستگاه گویشیاش همخوان شود. اما باید گفت تلفظ این واژه در انگلیسی nɑ'stældʒɪə است و ما آنرا "نوستالژی" می گوییم و مشاهده می کنید که این فونوتیک و این تلفظ فارسی چقدر متفاوت هستند و من هم اعتراضی نکردم. منظورم آن است که بی شک وقتی واژه ای از زبان دیگری وارد زبان فارسی می شود ما در تلفظ آن بر اساس دستگاه واگویشمان تغییراتی را ایجاد می کنیم. اما این تغییرات هم باید قاعده مند باشد و طبیعی. قدر مسلم آن است که در پایان این واژه مانند بیولوژی و تئولوژی شبه وند logy -که دارای معنای خاصی است و برای فارسی زبانان هم کاملا آشنا است- وجود ندارد و به نظر من افزودن آن در تلفظ فارسی غیر طبیعی و زمینه اشتباه و به هم آمیختن واژه ها است. از سویی ما در زبان فارسی هیچ گونه مشکلی در تلفظ "نوستالژی" به شکل درست نداریم. کما اینکه واژه هایی همآهنگ چون "آبدارچی" را می توانیم براحتی تلفظ کنیم.
منابع
۱- www.etymonline.com
۲- American Heritage Dictionary
nostalgia (نوستالژی) واژه ایست به معنای "درد دوری از خانه/وطن و میل بازگشت به آن" که تباری یونانی دارد. این واژه در متون کهن به کار نرفته بلکه برساختهی یک پزشک سوئیسی است به نام "جوهانس هوفر" که در سال ۱۶۶۸ میلادی برای نامیدن بیماری بیمارانش از به هم چسباندن دو واژه یونانی ( nostos به معنای بازگشت به خانه + algos به معنای درد ) آنرا ساخته است. این واژه در این معنی یک معادل ساده دیگر در انگلیسی دارد : homesickness.
علاوه بر این معنی (غم دوری از خانه / وطن) این واژه در معنای عامتر نیز از سال ۱۹۲۰ میلادی به کار رفته و برای اشاره به هرگونه احساس غربتزدگی و دلتنگی نسبت به گذشته مورد استفاده قرار گرفته است؛ یک احساس هم تلخ و هم شیرین نسبت به اشیاء و اشخاص در گذشته: A bittersweet longing for things, persons, or situations of the past.
این واژه یک گونهی نوشتاری دیگر هم دارد :nostalgy. بنا بر این "nostalgia" و "nostalgy" هر دو به یک معنی به کار می روند و گمان می کنم دومی شکل جدیدتر واژه باشد.
درفارسی برای ترجمه این واژه می توان از برابرهایی چون "غربتزدگی" و "دلتنگی" بهره برد. برابر اول بیشتر معنای دوری از خانه/وطن و دومی بیشتر معنای عام واژه (احساس دلتنگی نسبت به هر چیز در گذشته) را می رساند.
نکته مهم و قابل اشاره در اینجا این است که در هر دو فرم نوشتاری این واژه به لاتین بعد از L حرف o وجود ندارد و بنابر این نوشتن و تلفظ این واژه به این صورت (نوستالوژی - نوستالوژیا) نادرست است -که البته این اشتباه حتی بین اهل قلم بسیار هم شایع است و آشکار است که این نوع تلفظ به قیاس کلمات مشابه چون بیولوژی و تئولوژی و ... شکل گرفته است.
شاید گفته شود که هر زبانی حق دارد در واژههای دخیلی که از زبانهای بیگانه می آیند هر گونه دخل و تصرفی بکند تا با دستگاه گویشیاش همخوان شود. اما باید گفت تلفظ این واژه در انگلیسی nɑ'stældʒɪə است و ما آنرا "نوستالژی" می گوییم و مشاهده می کنید که این فونوتیک و این تلفظ فارسی چقدر متفاوت هستند و من هم اعتراضی نکردم. منظورم آن است که بی شک وقتی واژه ای از زبان دیگری وارد زبان فارسی می شود ما در تلفظ آن بر اساس دستگاه واگویشمان تغییراتی را ایجاد می کنیم. اما این تغییرات هم باید قاعده مند باشد و طبیعی. قدر مسلم آن است که در پایان این واژه مانند بیولوژی و تئولوژی شبه وند logy -که دارای معنای خاصی است و برای فارسی زبانان هم کاملا آشنا است- وجود ندارد و به نظر من افزودن آن در تلفظ فارسی غیر طبیعی و زمینه اشتباه و به هم آمیختن واژه ها است. از سویی ما در زبان فارسی هیچ گونه مشکلی در تلفظ "نوستالژی" به شکل درست نداریم. کما اینکه واژه هایی همآهنگ چون "آبدارچی" را می توانیم براحتی تلفظ کنیم.
منابع
۱- www.etymonline.com
۲- American Heritage Dictionary
نویسنده: خسرودوشنبه 5 اسفند1387 ساعت: 17:41در رمان جهالت یا بی خبری کوندرا توضیحات ریشه شناسی مفصلی از این واژه می دهد.
پاسخحذف-----------------------------------------------
درود
اگر این کتاب را پیدا کردم حتما توضیحات رو مطالعه خواهم کرد. سپاسگزارم.
ح.ج.
-----------------------------------------------
نویسنده: آرزو رضاییدوشنبه 5 اسفند1387 ساعت: 21:12تلفظ به صورت نوستالژی با لام ساکن کمی سخت است . به علاوه گمان میکنم این موضوع کاملا طبیعی باشد که تلفظ واژههای بیگانه ، در هر زبانی تغییر پیدا کند . در واقع رو به سوی آسانتر و مطابق آن زبان شدن برود . پس خردهای به نوستالوژی نیست !
در کل ، جالب بود .
-----------------------------------------------
نویسنده: حمیراسه شنبه 6 اسفند1387 ساعت: 5:3داریوش آشوری در فرهنگ علوم انسانی "غم غربت، درد دوری، فراق زدگی" را برای Nostalgia
و غربت زده، فراق زده و حسرت زده را برای nostagic
بکار می برد. که همه به نظر می رسد برای معنای Homsickness مناسبند ولی برای معنی دیگر من حسرت گذشته را دوست دارم.
در مورد تلفظ آن هم با آرزو موافقم . احتمالا یک دلیل آواشناسی در کار است یا حتا می تواند آنچنانکه شما گفتید به قیاس لغات دیگر باشد، در هرحال معمولا کلمات بیگانه متفاوت از اصل خویش تلفظ می شوند.
( شاید برایتان جالب باشد که یکی از لغاتی که تلفظ فارسی آن برای آمریکایی ها خیلی سخت است"آمریکا" است."وب سایت
-----------------------------------------------
نویسنده: بهارسه شنبه 6 اسفند1387 ساعت: 9:25حسی پر کنتراست آزار دهنده و زیباوب سایت
-----------------------------------------------
نویسنده: وهومنسه شنبه 6 اسفند1387 ساعت: 11:34درود دوست گرامی
توارد جالبی پیش آمده چرا که من هم مانند پست پیشن شما چند گاهیست که به آرای رازی علاقه مند شده و دست به کار نوشتن پستی درباره او شدم که هم خیلی دراز وتخصصی نباشد و هم قسمتهای مهم اندیشه او را پوشش دهد. خوشبختانه نوشتار من و نوشتاری که شما به آن پیوند دادید مانند هم نیست و چیزهایی را شامل است که دیگری نیست.وب سایت
-----------------------------------------------
نویسنده: وهومنسه شنبه 6 اسفند1387 ساعت: 11:38در ضمن من هم با نظر خانم رضایی همداستانم. به دیده من این حق ما است که واژه های بیگانه را بنا بر قواعد زبانی خویش تغییر دهیم. چنانکه آنها(فرنگیان) هم این کار را کرده اند و میکنند برای نمونه به "ابن سینا" گفته اند "اویسنا" یا به "رازی" گفته اند "رازس" و...وب سایت
-----------------------------------------------
نویسنده: ح جوشنلوسه شنبه 6 اسفند1387 ساعت: 11:38آرزو و حمیرا خانوم و وهومن عزیز
تلفظ این واژه در انگلیسی nɑ'stældʒɪə است و مشاهده می کنید که با "نوستالژی" که در فارسی گفته می شود چقدر متفاوت است و ما چقدر تغییرات در آن انجام داده ایم و من هم اعتراضی نکردم.
منظورم آن است که بی شک وقتی واژه ای از زبان دیگری وارد زبان فارسی می شود ما در تلفظ آن بر اساس دستگاه واگویشمان تغییراتی را ایجاد می کنیم. اما این تغییرات هم باید قاعده مند باشد و طبیعی.
قدر مسلم آن است که در پایان این واژه -logy که دارای معنای خاصی است - و برای فارسی زبانان هم کاملا آشنا- وجود ندارد و به نظر من افزودن آن در تلفظ فارسی غیر طبیعی و زمینه اشتباه و به هم آمیختن واژه ها است.وب سایت
-----------------------------------------------
نویسنده: shahrbarazچهارشنبه 7 اسفند1387 ساعت: 9:28درود.
من با کورش موافقم. وجود واو بعد از لام درست نیست. زیرا باعث اشتباه در یافتن واژهی اصلی میشود. درست است که ما برای واگویش واژههای بیگانه باید هنجارهای زبانی خودمان را نگاه کنیم اما به خاطر شباهت «-لوژی» به پسوند موجود در دیگر اصطلاحها در این باره نباید نوستالژی را به صورت نوستالوژی نوشت. ضمن آن که در اصطلاح انگلیسی حرف پایانی آ است نه ای. یعنی درد است نه شناخت.
مبارک است .
پاسخحذف