۱۳۸۸ دی ۱۲, شنبه

اساتیر یا اساطیر؟

ح. جوشن‌لو

پیشتر در نوشتاری پیشنهاد کرده بودم که واژه هایی که اصل عربی ندارند، اما، وارد زبان عربی شده (معرب) و ازا آنجا به فارسی منتقل شده اند، بهتر است با "ط" که حرفی خاص زبان عربی است نوشته نشود و بجایش از نویسه "ت" در فارسی استفاده کنیم. "چرا که "ط" نماد کاربست هنجارهای شنیداری و واگویشی تازی است و هیچ منطقی نمی تواند کاربست آن را در زبان پارسی توجیه نماید. هر زبانی خود شایستگی و حق آنرا دارد که بر هر واژه‌ی بیگانه که برخورد می کند رنگ بومی بزند و از این رهگذر آنرا در خود فرو بلعد. بر این پایه بر این باورم که همه‌ی این واژه‌ها را باید از نو با هنجارهای گویشی و شنیداری ایرانی بازسازی کنم."
بر همین اساس پیشنهاد کرده بودم که بجای "اسطوره" بهتر است بنویسیم "استوره" چرا که این واژه معرب واژه‌ی یونانی historia است و اصل عربی ندارد. حال به نظر من باید یک قدم جلوتر رویم. اگر استوره را می توانیم با "ت" بنویسیم آیا مجاز هستیم که جمع مکسر عربی آنرا نیز با "ت" بنویسیم (اساتیر)؟
برای پاسخ به این سوال، اگر بخواهیم استدلالمان را بر پایه مقدمات بالا استوار کنیم باید بگوییم هرچند خود "استوره" معرب است و اصل عربی ندارد ولی سخت است که جمع مکسر آنرا نیز فاقد تبار عربی بدانیم چرا که جمع مکسر صرف نظر از ماده ای که در ان ریخته شده خاص زبان عربی است و در مورد این کلمه (و مشابه هایش ) دست کم باید بپذیریم بیش از پنجاه درصد سهامش عربی است.
بنا بر این به نظر من "اساتیر" نوشتن ِ "اساطیر"، کمی دخالت است در مسائل شخصی و داخلی یک زبان دیگر و روا نیست چرا که "اساطیر" جمع عربی کلمه "اسطوره" است. می توان یک دلیل دیگر هم بر این دلیل افزود. و آن اینکه اگر ما بنویسیم "اساتیر" و از ما سوال کنند اساتیر جمع چیست در پاسخ می گوییم "استوره". درحالی که "استوره" با توضیحاتی که در بالا آمد دیگر کلمه ای عربی نیست یا به عبارتی کمتر از پنجاه درصد سهامش عربی است و لذا با این کار ما کلمه ای غیر عربی را به صورت جمع مکسر عربی جمع بسته ایم که این نادرست است. براین پایه بهتر است "اساتیر" ننویسیم.
حال با "اساطیر" چه کنیم؟ پاسخ آشکار است. درست آن است که اصلا از این کلمه و بقیه کلمات جمع مکسر تا آنجا که می شود دوری کنیم و بجایش از فرمهای فارسی استفاده کنیم. پس بجای "اساطیر" بهتر است بگوییم "استوره‌ها".
+ چند پیشنهاد نگارشی (1)
+ چند پیشنهاد نگارشی (2)

۴ نظر:

  1. آقای جوشن لوی عزیز سلام،
    در این که کاربرد "استوره ها" بهتر از "اساتیر" است شکی نیست چرا که آسانتر است برای فهمیدن و فارسی است و با زبان سازگار ولی من با استدلال شما در اینکه اساتیر نوشتن اساطیر دخالت در یک زبان دیگر است موافق نیستم. در عربی اگر آن را با ط می نویسند به دلیل این است که برای آن تلفظ متفاوتی از ت دارند در فارسی ما دو نوع همخوان متفاوت برای ت و ط نداریم بنابراین اگر بحث دخالت در زبان دیگری باشد در بخش زبان و تلفظ این دخالت انجام شده است و هیچ کدام از ما مانند یک عرب زبان این کلمه هارا تلفظ نمی کنیم و کار خط هم این است که از زبان پیروی کند. ما این شکل نوشتن را مستقیما از عربی گرفته ایم چون خط عربی داریم در حالی که اگر خط دیگری مثل لاتین داشتیم حتما آن را با تی نشان می دادیم.
    و این در مورد کلماتی که و پدر اندر پدر هم عربی هستند هم صادق است مثل طرح و طراحی یا نقص و ناقص و مانند این ها که کم نداریم.

    پاسخحذف
  2. با سلام به خانوم بهادرانی
    این که می فرمایید کار خط این است که از زبان پیروی کند استدلال درستی است و من هم بر همین اساس گفته بودم استوره از اسطوره درستتر است اما در کاربست این قاعده نباید زیاد رادیکال و انقلابی عمل کرد چرا که فرهنگ ما امروز هنوز آمادگی چنین تغییر بنیادینی در خط را ندارد و مردم ما هنوز در مطالبات اولیه و حیاتی خود از جمله حقوق اولیه انسانی و دموکراسی درمانده اند چه برسد که بخواهند چنین انقلابی را در یک مساله حاشیه ای چون خط انجام دهند.
    هرگاه زمینه چنین امری ایجاد شود که بخواهیم انقلابی ریشه ای در خط کنیم و کار حروف عربی را یکسره کنیم در ان صورت می توانیم به یکسانسازی حروف در نوشتار (مانند ز نوشتن ض و ذ و ذ عربی) و یا اصلا تغییر خط به لاتین یا هر خط دیگری بیندییشیم.
    این است که پیششنهادهای نگارشی من محافظه کار ماندن را ترجیح می دهد.
    ضمنا یک دلیل دیگر بر خطا بودن "اساتیر" به متن اضافه کردم.
    شاد باشید

    پاسخحذف
  3. درود، با دیدگاه شما سراسر همداستانم. تنها یک نکته و آن اینکه برخی بر این باورند که اساطیر(یا اساتیر) در زبان فارسی معنایی فراتر از استوره‌ها یافته(یعنی از معنایی که در زبان عربی دارد) و معنای مجموعه‌ای از استوره‌های یک ملت، نژاد، تیره یا منطقه را می‌رساند چون اساطیر ایران. اینگونه شاید بتوان اساتیر را هم یک واحد معنایی مستقل از اساطیر عربی شمرد و رنگ ایرانی بدان داد. البته من همچنان استوره‌ها را بیشتر می‌پسندم.
    راستی هیستوریای یونانی هم ریشه در سوترهٔ سانسکریت دارد و همخانوادهٔ دیگر این دو استوری(این جملهٔ واپسین را به حساب فضل‌فروشی نگذارید!)

    پاسخحذف
  4. درود بر جناب آریو برزن
    جناب آریوبرزن به هر حال حتی اگر اساطیر معنایش دگرگون گشته باشد باز هم به لحاظ لفظی که مد نظر ماست اساطیر جمع مکسر عربی است و عنصر عربیت در ان غلبه دارد و تغییر معنا نیز در ساختار واژگانی آن تاثیری ندارد.
    بابت جمله آخر هم سپاسگزارم استفاده کردم. اشاره من به اصل یونایی بر این پایه بود که بگویم زبان عربی این واژه را از کدام سرزمین گرفته است و شکی نیست که میتوان تبار شناسی این واژه را از یونان بسیار عقبتر برد.

    پاسخحذف

نظرات قبل از نمایش به تایید نویسنده وبلاگ می رسد. کامنتهای تبلیغاتی به نمایش گذاشته نمی شود.
اگر در کامنت گذاشتن مشکل دارید از مرورگر فایرفاکس یا کروم استفاده نمایید. با سپاس


Strauss - Also Sprach Zarathustra
Found at Also Sprach Zarathustra on KOhit.net