ح.جوشنلو
پرسش:
آیا این امكان وجود دارد كه زبان پارسی اصیل را به همان شكلی كه در قدیم بوده از میان زبان های محلی ایران مانند زبان خوانساری و لری و كردی و ابیانه ای دوباره گرد آوری كرد یا آنكه پارسی دگر قابل بازگشت نیست؟
پاسخ:
نخست اینکه ما یک "زبان فارسی" داریم و یک خانوادهی "زبانهای ایرانی". زبان فارسی (دری) یکی از زبانهای ایرانی است که در پی تکامل زبان پارسی دوران میانه (پهلوی) به این شکل کنونی در آمده است.
هریک از زبانهای ایرانی مانند کردی و پشتو و لری و ... (که میتوان آنها را دستآورد برخورد زبان اقوام آریایی و اقوام بومی ایرانزمین بحساب آورد) همانند فارسی برای خود گذرگاهی را پیموده و از دوران باستان و میانه به دوران جدید رسیدهاند. بنابراین لری و کردی و ابیانهای پیشینهی زبان فارسی نیستند بلکه خود زبان ایرانی مستقلی هستند با پیشینهای جداگانه.
دیگرگونگی این زبانها به اندازهای هست که آنها را "زبان" مینامیم نه "گویش" و "لهجه"های یک زبان. کما اینکه وقتی امروز من ِ فارسی زبان، به سخن یک کرد و یا لر گوش می دهم جز دوسه درسد (درصد) از واژههای آنها را درنمییابم.
این زبانها اما، همگی از خانوادهی "زبانهای ایرانی" هستند و خاستگاه و تاریخ همانند دارند و در طول تاریخ با هم در کنش و واکنش بودهاند و علت شباهتهای دستوری و واژگانی آنها نیز در همین است.
دوم اینکه این عبارت: "یا آنكه پارسی دگر قابل بازگشت نیست" از بُن قابل درنگ و تامل است. چرا که درست است زبان فارسی پس از ورود تازیان و ترکان دچار آلودگی و ناخالصی شده است (واژههای دخیل عربی، ترکی و مغولی) اما هیچگاه از بین نرفته است که اینک در صدد "بازگردادندن"اش باشیم .بلکه از دوران میانه (پهلوی) به دوران جدید (دری) تکامل پیدا کرده است و همچنان به حیات پربار خود ادامه می دهد و همانگونه که دیروز "دانای توس" را به جهانیان عرضه داشته که مایهی نازش هر پارسی زبان است، امروز هم "مهدی اخوان ثالث" را پیشکش جهانیان کرده است. زبان این هردو بزرگمرد یک زبان است (فارسی دری).
از سویی اساسا بازگشت یک زبان به دوره های پیشینش نه پذیرفتنی است و نه شدنی و نه مورد نیاز. چرا که زبان همسو با پیشرفت و بالیدن دانش و فرهنگ سیر طبیعی خود را بر پایهی منطق درونی اش پی میگیرد و پیش میرود. اینک چه نیازی است که برخلاف جهت آب حرکت کنیم.
آنچه که زبان فارسی امروز به آن نیازمند است نه بازگشت به دوران میانه که پاکسازی و بازسازی است. پاکسازی برای بیرون ریختن بازماندههای واژهگانی و هنجاریِ بعضا نادرست و غیر قابل پذیرش تازی و ترکی و مغولی و بازسازی برای تبدیل شدن به زبانی نو و درخور زمانه و همسوی منطق حکمفرما بر روزگار. و البته از آنجایی که سایر زبانهای ایرانی چون لری و کردی با فارسی همخانواده هستند در این فرایند ِ پاکسازی و بازسازی، میتوانند، مثلا از راه وام دادن واژههای اصیل ایرانی که هنوز در انها زنده مانده است، به زبان فارسی کمک کنند.
پرسش:
آیا این امكان وجود دارد كه زبان پارسی اصیل را به همان شكلی كه در قدیم بوده از میان زبان های محلی ایران مانند زبان خوانساری و لری و كردی و ابیانه ای دوباره گرد آوری كرد یا آنكه پارسی دگر قابل بازگشت نیست؟
پاسخ:
نخست اینکه ما یک "زبان فارسی" داریم و یک خانوادهی "زبانهای ایرانی". زبان فارسی (دری) یکی از زبانهای ایرانی است که در پی تکامل زبان پارسی دوران میانه (پهلوی) به این شکل کنونی در آمده است.
هریک از زبانهای ایرانی مانند کردی و پشتو و لری و ... (که میتوان آنها را دستآورد برخورد زبان اقوام آریایی و اقوام بومی ایرانزمین بحساب آورد) همانند فارسی برای خود گذرگاهی را پیموده و از دوران باستان و میانه به دوران جدید رسیدهاند. بنابراین لری و کردی و ابیانهای پیشینهی زبان فارسی نیستند بلکه خود زبان ایرانی مستقلی هستند با پیشینهای جداگانه.
دیگرگونگی این زبانها به اندازهای هست که آنها را "زبان" مینامیم نه "گویش" و "لهجه"های یک زبان. کما اینکه وقتی امروز من ِ فارسی زبان، به سخن یک کرد و یا لر گوش می دهم جز دوسه درسد (درصد) از واژههای آنها را درنمییابم.
این زبانها اما، همگی از خانوادهی "زبانهای ایرانی" هستند و خاستگاه و تاریخ همانند دارند و در طول تاریخ با هم در کنش و واکنش بودهاند و علت شباهتهای دستوری و واژگانی آنها نیز در همین است.
دوم اینکه این عبارت: "یا آنكه پارسی دگر قابل بازگشت نیست" از بُن قابل درنگ و تامل است. چرا که درست است زبان فارسی پس از ورود تازیان و ترکان دچار آلودگی و ناخالصی شده است (واژههای دخیل عربی، ترکی و مغولی) اما هیچگاه از بین نرفته است که اینک در صدد "بازگردادندن"اش باشیم .بلکه از دوران میانه (پهلوی) به دوران جدید (دری) تکامل پیدا کرده است و همچنان به حیات پربار خود ادامه می دهد و همانگونه که دیروز "دانای توس" را به جهانیان عرضه داشته که مایهی نازش هر پارسی زبان است، امروز هم "مهدی اخوان ثالث" را پیشکش جهانیان کرده است. زبان این هردو بزرگمرد یک زبان است (فارسی دری).
از سویی اساسا بازگشت یک زبان به دوره های پیشینش نه پذیرفتنی است و نه شدنی و نه مورد نیاز. چرا که زبان همسو با پیشرفت و بالیدن دانش و فرهنگ سیر طبیعی خود را بر پایهی منطق درونی اش پی میگیرد و پیش میرود. اینک چه نیازی است که برخلاف جهت آب حرکت کنیم.
آنچه که زبان فارسی امروز به آن نیازمند است نه بازگشت به دوران میانه که پاکسازی و بازسازی است. پاکسازی برای بیرون ریختن بازماندههای واژهگانی و هنجاریِ بعضا نادرست و غیر قابل پذیرش تازی و ترکی و مغولی و بازسازی برای تبدیل شدن به زبانی نو و درخور زمانه و همسوی منطق حکمفرما بر روزگار. و البته از آنجایی که سایر زبانهای ایرانی چون لری و کردی با فارسی همخانواده هستند در این فرایند ِ پاکسازی و بازسازی، میتوانند، مثلا از راه وام دادن واژههای اصیل ایرانی که هنوز در انها زنده مانده است، به زبان فارسی کمک کنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظرات قبل از نمایش به تایید نویسنده وبلاگ می رسد. کامنتهای تبلیغاتی به نمایش گذاشته نمی شود.
اگر در کامنت گذاشتن مشکل دارید از مرورگر فایرفاکس یا کروم استفاده نمایید. با سپاس