۱۳۸۸ آذر ۳, سه‌شنبه

دکتر مصدق در دادگاه

مصدق در دادگاه بین المللی لاهه
(و ملی شدن صنعت نفت ایران)

در دادگاه لاهه: تصمیم ملی شدن صنعت نفت، نتیجه ی اراده ی سیاسی یک ملت مستقل و آزاد است. تمنا دارم به این نکته توجه بفرمایید که در خواست ما از شما این است که به اتکای مقررات منشور ملل متحد، از دخالت در موضوع خودداری فرمایید. آقای رییس، موقعی که از تهران حرکت کردم، امیدوار بودم مظالمی که به ایران وارد شده، به طور کامل به عرض آقایان برسانم و می خواستم مدارک بیشماری که در این زمینه دارم و فقط بعضی از آن ها را سابقا به استحضار شورای امنیت رسانده بودم، به شما ارایه دهم تا به مداخلات شدید شرکت نفت ایران و انگلیس در امور داخلی ما بهتر پی ببرید، ولی چون مرا محدود ساختید که از حدود مطالب مربوط به عدم صلاحیت خارج نشوم، ناچارم که از خواسته های شما تبعیت کنم و از ارایه ی اسنادی که در دست دارم، خودداری نمایم. عرایض خود را به همین جا خاتمه می دهم و اگر نتوانستم حقانیت و مظلومیت ایران را کاملا به معرض افکار عمومی مردم دنیا بگذارم، امیدوارم که لااقل حقانیت ما به دیوان ثابت شده باشد. (منبع)
+++
در دادگاه نظامی: بازپرسی از دكتر مصدق ، طی پنج جلسه به مدت دوازده روز ، از بیست و شش شهریور تا هفت مهر 1332 در سلطنـت‌آباد ، به وسیله افراد ذیل انجام شد : سرتیپ حسین آزموده ( دادستان ارتش ) ، سرهنگ دوم اللهیاری ( دادیار ) ، سرهنگ كیهان خدیو ( بازپرس ) و سرهنگ فضل‌اللهی ( كمك بازپرس )
بازپرسی ، نوزده ساعت و سی پنج دقیقه طول كشد و دكتر مصدق به چهل و پنج سؤال جواب گفت . در پایان مرحله‌ی بازپرسی ، دادستان نظامی در نهم مهر ماه ، كیفرخواستی در هفده بند علیه دكتر مصدق تنظیم نمود و ضمن هر یك از مواد آن ، مطالبی عنوان كرد كه آن‌ها را دلیل مجرمیت دكتر مصدق بر طبق اتهام اصلی یعنی ؛ بر هم زدن اساس حكومت و ترتیب وراثت تاج و تخت و تحریض مردم به مسلح شدن علیه قدرت سلطنت معرفی كرد .
شش هفته بعد ، دادگاه نظامی كار خود را آغاز كرد . روز سی‌ام آذر 1332 ، رأی دادگاه علیه مصدق صادر گردید و او را به سه سال حبس مجرد محكوم كرد . روز نوزده فروردین 1333 ، دادگاه تجدیدنظر نظامی تشكیل و یك ماه بعد ختم دادگاه اعلام گردید . در این دادگاه ، رأی دادگاه بدوی تأیید شد . (منبع)

مصدق در دادگاه نظامی
(و محکومیتش به سه سال حبس)

۱۳۸۸ آبان ۲۹, جمعه

واقعیت و مصلحت در ترازو

ح. جوشن‌لو

یکی از حوادث مهم دنیای ورزش در این روزها داستان خطای هند کاپیتان تیم ملی فرانسه در بازی فوتبال در مقابل ایرلند و منتهی شدن این خطا به پیروزی تیم فرانسه و راهیابی اش به جام جهانی و بازماندن تیم ملی ایرلند از جام جهانی است. مخفی ماندن قضیه بر داور بازی و نتایج این غفلت نکات مهمی را آشکار می کند.
از سویی بعد از اتمام بازی با بازبینی فیلمهای ضبط شده کاملا مشخص شده است که بازیکن فرانسوی دوبار از دستش برای کنترل توپ استفاده کرده و پاس گل را ساخته است. از سوی دیگر داور این صحنه را ندیده و گل را پذیرفته و از طرفی بر اساس قوانین فیفا نتیجه این بازی قابل ابطال نیست.(اینجا)
این جا است که نظام عدالت شکلی، در عمل دچار بحران نفسگیری می شود و دو پاره ریشه دار روانش با هم در تعارض می افتند و پنجه در پنجه هم فرو می برند. از سویی برای نظام قضاوت و عدالت احراز واقعیت مهمترین چیز است، از سوی دیگر از حفظ نظم رعایت تشریفات و دستیابی به ختم ماجرا در مدتی معقول نیز گریزی نیست.
راه نیافتن تیم ملی ایرلند به جام جهانی در نتیجه این شکست ناشی از آن خطای هند، یک اتفاق ساده نیست. بلکه موجب خشم یک ملت شده است از شخص خاطی و حتی کشور متبوعش فرانسه. حتی رئیس جمهور فرانسه با مردم ایرلند ابراز همدردی کرده است. تجدید این مسابقه موجب التیام خشم ملت ایرلند و احقاق حقوق واقعی و اثبات شده شان می شود. ضمنا در اینجا دنباله روی از واقعیت بسیار مهم و معقول است زیرا بر همگان تحقیقا آشکار شده که آن خطای هند رخ داده و حتی خود بازیکن خاطی اعتراف کرده و تقصیر را برگردن داور مسابقه انداخته است. (اینجا)
اما با این همه، نظام عدالت و قضاوت بر ضوابط و هنجارهای پیش نوشته و شناخته شده و مقدس خود پا فشاری کرده و ابطال مسابقه را منتهی به هرج و مرج و هنجار شکنی و بدعت معرفی کرده است و از آن سرباز زده است.
براستی در این قضیه باید دنباله رو کدام چشم انداز بود؟
+ فیفا تغییر مقررات داوری در بازیهای جام جهانی را بررسی می کند

۱۳۸۸ آبان ۱۶, شنبه

روشنگری چیست؟ *

نوشتۀ ایمانوئل کانت - ترجمۀ یدالله موقن

روشنگری خروج انسان از صغارتی است که خود بر خویش تحمیل کرده است. صغارت، ناتوانی در به کاربردن فهم خود بدون راهنمایی دیگری است. این صغارت خود- تحمیلی است اگر علت آن نه در سفیه بودن بلکه در فقدان عزم و شهامت در به کارگیری فهم خود بدون راهنمایی دیگری باشد. شعار روشنگری این است : Sapere Aude «در به کار گیری فهم خود شهامت داشته باش»!
تنبلی وبزدلی دلایلی هستند بر این که چرا بخش بزرگی از انسانها، زمانی طولانی پس از آن که طیبعت، آنان را به بلوغ جسمی رسانده و از یوغ قیمومت دیگران آزاد کرده است همچنان با خرسندی در همۀ عمر صغیر می مانند؛و نیز به همین دلایل است که چرا برای دیگران چنان آسان است که خود را قیم آنان کنند.
چه راحت است صغیر بودن! [ آدم صغیر پیش خود چنین استدلال می کند که ] اگر کتابی داشته باشم [ منظور کتاب مقدس است] که به جای فهمم عمل کند، اگر کشیشی داشته باشم که به جای وجدانم عمل کند و اگر پزشکی داشته باشم که به من بگوید که چه چیزهایی بخورم و چه چیزهایی نخورم و... در این صورت نیازی ندارم که به خود زحمت دهم. اصلاً احتیاجی ندارم که بیندیشم؛ تا وقتی پول دارم دیگران جور مرا می کشند. قیم هایی که از سر خیرخواهی، سرپرستی انسانهای صغیر را بر عهده گرفته اند زود در می یابند که بخش اعظم نوع بشر (شامل تمامی جنس لطیف) برداشتن گام به سوی بلوغ ذهنی را نه تنها دشوار بلکه بسیار خطرناک می دانند.
قیم ها پس از آن که گاوان خود را رام کردند و مطمئن شدند که این زبان بسته های مطیع و سر به راه بدون یوغی که بر گردن دارند گامی بر نخواهند داشت ، آنان را برحذر می دارند که مبادا این یوغ را از گردن خود بیفکنند و آزادانه گام بردارند ؛ چون در آن صورت، خطر آنان را تهدید خواهد کرد. اما این خطر واقعاً چندان بزرگ نیست؛ زیرا پس از آن که آنان چند بار بر زمین خوردند قطعاً سرانجام راه رفتن را فرا می گیرند ، اما یک بار زمین خوردن، انسانها را چنان ترسو و وحشت زده می کند که دیگر نمی کوشند تا بر پای خود بایستند و بی کمک دیگران گام بردارند.
از این رو برای فرد دشوار است که از صغیربودن که فطرت او شده است خود را بیرون آورد. او از صغیربودن خویش خرسند است و در وضع کنونی اش از به کار بردن فهم خود واقعاً ناتوان است؛ زیرا تاکنون هیچ کس اجازۀ چنین کاری را به او نداده است.
قوانین و اعتقادات جزمی که ابزارهای مکانیکی برای استفاده (یا بیشتر سوء استفادۀ ) عقلانی از مواهب طبیعی بشرند، بندهایی هستند که صغیربودن فرد را دائمی می کنند. حتی اگر کسی بتواند این بندها را بگسلد در آن صورت هنوز هم در پریدن از روی گودالی بسیار باریک مردد است، چون که او به این نوع آزادی خو نگرفته است، در نتیجه فقط معدودی از انسانها موفق شده اند که ذهن خود را بپرورند و از صغارت بیرون آیند و راهی مطمئن در پیش گیرند.

Strauss - Also Sprach Zarathustra
Found at Also Sprach Zarathustra on KOhit.net