ح. جوشنلو
"باطوم" کلمه ایست که این روزها رواج زیادی یافته و با یک جستجوی کوتاه در موتورهای جستجو می توانیم شمار فراوانی از موارد کاربست این کلمه را بیابیم.
می گویند اصل کلمه bâton فرانسوی است به معنای "چیزی که از آن بعنوان سلاح استفاده می کنند" که از سال 1548 به کار رفته و از سال 1590 به معنای کنونی اش یعنی "تکه چوب یا فلز یا پلاستیکی که برای ایجاد نظم عمومی بدست نیروهای پلیس قرار می گیرد تا اغتشاگران را مورد ضرب و جرح قرار دهند"، بکار رفته است.
در انگلیسی هم به این شکلها بکار می رود:batten و baton. بر این اساس، قاعدتا باید در زبان فارسی "باتون" نوشته و تلفظ می شده است اما مشاهده می کنید که جز در مواردخیلی استثنایی نه اینگونه نوشته می شود و نه اینگونه تلفظ می شود.
به اینکه آنرا "باتوم" تلفظ می کنند نمی شود خرده ای گرفت. چرا که هر قومی حق دارد در کلمات دخیلی که از زبانهای دیگر قبول می کند هر گونه دخل و تصرفی بکند (به شرطی که با قاعده و طبیعی باشد). بنا بر این اینکه اکثریت جامعه "باتون" را "باتوم" تلفظ می کنند خود نشان می دهد این دخل و تصرف به هنجار است و نمی توان در مقابل آن ایستادگی کرد.
اما اینکه در نوشتار آمده اند و آنرا با "ط" نوشته اند بسیار قابل تامل است و نشان دهنده عدم اعتماد به نفس ما در بکار بردن خط خویش می باشد. براستی چه دلیلی وجود دارد که در مقابل یک کلمه دخیل که خودمان حق داریم رسم الخط آنرا آزادانه انتخاب کنیم بجای حرف فارسی "ت" از حرف عربی "ط" استفاده کنیم که هیچ معادل آوایی در زبانمان ندارد؟ (ر. ک. "ط" بنویسیم یا "ت"؟)
باری، دهخدا در مقابل این واژه می نویسد: "(فرانسوي ، اِ) باتون . چوب قانون . باتوم (در تداول عامه ). چوبدستي صاحب منصبان نظامي و پاسبانان . در اصطلاح امروز چوبدستي پاسبانان و ماموران انتظامي شهرباني و آن معمولاحدود نيم گز طول دارد و غالباً از لاستيک درست شود."
جالب است که اگر یک تکه چوب نتراشیده را کسی بردارد و به سمت جمعیتی بتازد می گویند که "چماق" بدست گرفته و امنیت و آسایش مردم را تهدید کرده، اما اگر همین تکه چوب تراشیده شود و به شکل باتوم در آید و در دست یک پلیس قرار گیرد که او هم انسان است و دارای خشم و غضب و بعضا حیوانیت کنترل نشده، عاملی برای حفظ نظم عمومی قلمداد می شود. چه می شود کرد؟ تمدن ناخوشنودی هایی هم دارد! باید ساخت.
"باطوم" کلمه ایست که این روزها رواج زیادی یافته و با یک جستجوی کوتاه در موتورهای جستجو می توانیم شمار فراوانی از موارد کاربست این کلمه را بیابیم.
می گویند اصل کلمه bâton فرانسوی است به معنای "چیزی که از آن بعنوان سلاح استفاده می کنند" که از سال 1548 به کار رفته و از سال 1590 به معنای کنونی اش یعنی "تکه چوب یا فلز یا پلاستیکی که برای ایجاد نظم عمومی بدست نیروهای پلیس قرار می گیرد تا اغتشاگران را مورد ضرب و جرح قرار دهند"، بکار رفته است.
در انگلیسی هم به این شکلها بکار می رود:batten و baton. بر این اساس، قاعدتا باید در زبان فارسی "باتون" نوشته و تلفظ می شده است اما مشاهده می کنید که جز در مواردخیلی استثنایی نه اینگونه نوشته می شود و نه اینگونه تلفظ می شود.
به اینکه آنرا "باتوم" تلفظ می کنند نمی شود خرده ای گرفت. چرا که هر قومی حق دارد در کلمات دخیلی که از زبانهای دیگر قبول می کند هر گونه دخل و تصرفی بکند (به شرطی که با قاعده و طبیعی باشد). بنا بر این اینکه اکثریت جامعه "باتون" را "باتوم" تلفظ می کنند خود نشان می دهد این دخل و تصرف به هنجار است و نمی توان در مقابل آن ایستادگی کرد.
اما اینکه در نوشتار آمده اند و آنرا با "ط" نوشته اند بسیار قابل تامل است و نشان دهنده عدم اعتماد به نفس ما در بکار بردن خط خویش می باشد. براستی چه دلیلی وجود دارد که در مقابل یک کلمه دخیل که خودمان حق داریم رسم الخط آنرا آزادانه انتخاب کنیم بجای حرف فارسی "ت" از حرف عربی "ط" استفاده کنیم که هیچ معادل آوایی در زبانمان ندارد؟ (ر. ک. "ط" بنویسیم یا "ت"؟)
باری، دهخدا در مقابل این واژه می نویسد: "(فرانسوي ، اِ) باتون . چوب قانون . باتوم (در تداول عامه ). چوبدستي صاحب منصبان نظامي و پاسبانان . در اصطلاح امروز چوبدستي پاسبانان و ماموران انتظامي شهرباني و آن معمولاحدود نيم گز طول دارد و غالباً از لاستيک درست شود."
جالب است که اگر یک تکه چوب نتراشیده را کسی بردارد و به سمت جمعیتی بتازد می گویند که "چماق" بدست گرفته و امنیت و آسایش مردم را تهدید کرده، اما اگر همین تکه چوب تراشیده شود و به شکل باتوم در آید و در دست یک پلیس قرار گیرد که او هم انسان است و دارای خشم و غضب و بعضا حیوانیت کنترل نشده، عاملی برای حفظ نظم عمومی قلمداد می شود. چه می شود کرد؟ تمدن ناخوشنودی هایی هم دارد! باید ساخت.